سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ما را ازکسانی قرار ده که درختان شوق تو در باغ های سینه شان، شاخه ها گسترده و آراسته شده است و آتش محبّتت، دل هایشان را فراگرفته است ... و چشمانشان با نگریستن به تو روشن شده است . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات العارفین ـ]
امام رضای غریب از زبان خود آن حضرت - حسین جان (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست)
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  •                   امام رضای غریب از زبان خود آن حضرت            

    این پست اختصاص دارد به  قسمتی از قصیدة دعبل را که در مرو برای حضرت امام رضا(علیه السلام) خوانده است. قصیده بسیار مفصل است و صاحب کشف الغمه همة آن را ضبط نموده است چند بیتی از آن را اینجا می آوریم. دعبل خدمت حضرت رسید و اشعارش را خواند تا بدین جا رسید:
    افاطم لوخلت الحسین مجدلا                             وقدمات عطشانا بشط فرات
    ای فاطمه کاش با حسینت در کربلا بودی، که در کنار نهر فرات تشنه جان داد.
    تا اینکه رسید به قبر موسی بن جعفر در بغداد و چنین گفت:
    وقبر ببغداد لنفس زکیة                                تضمنها الرحمن فی الغرفات
    ای فاطمه گریه کن، برای قبری که در بغداد است. قبر نفس پاکی که انوار رحمانی آن را فرا گرفته است.
    حضرت رضا فرمود: «دعبل منهم شعری می گویم، همین جا آن را درج کن.»
    وقبر بطوس یا لها من مصیبة                         الحت علی الاحشاء بالزفرات
    الی الحشر حتی یبعث الله قائما                      یفرج عنا الغم والکربات
    فاطمه گریه کن، برای قبری که به طوس است دل او را غصّه ها پاره پاره کرده است. این غصّه ها ادامه دارد تا روز قیامت؛ نه بلکه، تا قیام آل محمد که همة غمها و غصّه های اهل بیت را می زداید. دعبل می گوید: یابن رسول الله ما در طوس از شما اهل بیت قبری سراغ نداریم.
    حضرت فرمود: آن قبر من است، زمانی نخواهد گذشت که من در طوس مدفون می شوم. هر که مرا زیارت کند در بهشت با من است و از این جهان آمرزیده خواهد رفت. دعبل ادامه می دهد:
    خروج امام لامحالة واقع                             یقوم علی اسم الله والبرکات
    یمیز فینا کل حق وباطل                           ویجزی علی النعماء والنقمات
    قیام پیشوا ـ امام ـ قطعاً واقع می شود با نام خدا و با فیض و برکات خدا می آید. حق و باطل با وجود او در میان مردم ظاهر می شود و خوبان و بدان به جزای کردارشان خواهند رسید.
    چون به اینجا رسید، حضرت رضا بلند شد و برای احترام دست روی سر نهاد و سر فرود آورد، گریه کرد و فرمود: دعبل این امام را می شناسی؟ دعبل گفت: می دانم که امامی از شما قیام می کند و به دست او پرچم اسلام روی زمین افراشته می شود و عدات اسلامی سرتاسر جهان را می گیرد. فرمود: دعبل، امام بعد از من، محمد پسر من است و بعد از او پسرش علی است و بعد از او پسرش حسن است و بعد از حسن پسر او حجت، قائم آل محمدمنتظر مطاع است. منتظر است در غیبت، مطاع است وقت ظهور. او است که جهان را از عدات انباشته می کند پس از آنکه از ظلم انبوه بود. سپس حضرت صد دینار و یک لباس به دعبل عنایت کردند.



    مشتاق المهدی ::: سه شنبه 86/11/30::: ساعت 1:24 صبح
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 11
    بازدید دیروز: 36
    کل بازدید :401730

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    امام رضای غریب از زبان خود آن حضرت - حسین جان  (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست)
    مشتاق المهدی
    این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    امام رضای غریب از زبان خود آن حضرت - حسین جان  (این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست)

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<